سریال هندی به زبان عربی / حَنان از خواب بیدار می شود . در اندیشه حرف های سارا نامزد اشعر به خودش است . به در اتاق اشعر می رود تا بگوید که چه گذشت . اما می شنود که اشعر به سارا می گوید : این ازدواج نیست بلکه عذاب و عقاب است که بابا گفته با حَنان ازدواج کنم . حَنان به مادرش درد دل می کند . مادرش تقاضا می کند که ازدواج با اشعر پسر دایی اش را بپذیرد .
آی-ویدئو