دارم غرق نگاهت میشم و کاش دیگه هیچ ساحل امنی نباشه
زمانی آتش از چشمات بباره میشم باغی که سوختن از خداشه
هنوزم غرق اون حسم که گاهی به لبهات طرح یک لبخند میده
همون حسی که این خاک کویرو به باغ آرزو پیوند میده
تو نیستی خونه غمگینه نفس تو سینه سنگینه همش میگم کسی تو شهر برات از حال من میگه
میگن دیگه نمیایی بازم واسم یه رویایی شده عشقت مث عشقی که از چشمم نمیوفت
آی-ویدئو