بیایید ، بیایید که جان دل ﻣﺎ رفت
بگریید ، بگریید که آن خنده ﮔﺷﺎ رفت
دگر ﺷﻣﻊ میارید که این ﺟﻣﻊ پراکند
دگر عود مسوزید کزین بزم ﺻﻔﺎ رفت
لب جام مبوسید که آن ﺳﺎﻗﯽ ﻣﺎ خفت
رگ ﭼﻧﮓ ببرید که آن نغمه سرا رفت
سر راه نشستیم و نشستیم و شب افتاد
بپرسید ، بپرسید که آن ماه ﮐﺟﺎ رفت
گل پرپر ، ﮐﺟﺎ گیرم سراغت ؟
صدای گریه ﻣﯽ اید ز باغت
صدای گریه ﻣﯽ اید شب و روز
که ﻣﯽ سوزد دل بلبل ز داغت
دلم زار و حزینه چون ننالم
وجودم آتشینه چون ننالم
بمو واجن که طاهر چند ﻧﺎﻟﯽ
چو مرگم در کمینه چون ننالم
درخت غم به جونم کرده ریش
آی-ویدئو