چو مرغ شب خواندی و رفتی
دلم را لرزاندی و رفتی
تو اشک سرد زمستان را
چو باران افشاندی و رفتی
به باغ قصه به دشت خواب
سایه ی ابری است در دل مهتاب
مثل روح آزرده مرداب
دلم را لرزاندی و رفتی
چو مرغ شب خواندی و رفتی
شنیدی غوغای طوفان را
زخواندن واماندی و رفتی
دلم را لرزاندی و رفتی
چو مرغ شب خواندی و رفتی
تو اشک سرد زمستان را
چو باران افشاندی و رفتی
سیاه شب (لاله افشان شد)
کویر تشنه گلستان شد
تو می آیی
هاااااای تو می آیی
ز باغ قصه به دشت خ
آی-ویدئو