همچنانی که قناری به قفس ناچار است❀❀
سهم چشمان من از خانه فقط دیوار است ❀❀
خسته ام ،خسته از این زندگیه تکراری❀❀
مرگ میخواهم و آن نیز زمن بیزار است ❀❀
نه امیر است اسیر است که از روی ریا ❀❀
تا کمر خم شده پنداشته مردمدار است❀❀
گفت از هیچکسی غیر خداوند مترس❀❀
سگ این مزرعه هم تا که بترسی هار است ❀❀
گرچه بیمار کهنسال طبیب است ولیک❀❀
وای به حال طبیبی که خودش بیمار است ❀❀
آی-ویدئو