دکلمه و تصنیف: #آرمان حسنی//
ای لولیان ای لولیان یک لولیی دیوانه شد
طشتش فتاد از بام ما نک سوی مجنون خانه شد
می گشت گرد حوض او چون تشنگان در جست و جو
چون خشک نانه ناگهان در حوض ما ترنانه شد
ای مرد دانشمند تو دو گوش از این بربند تو
مشنو تو این افسون که او ز افسون ما افسانه شد
زین حلقه نجهد گوش ها کو عقل برد از هوش ها
تا سر نهد بر آسیا چون دانه در پیمانه شد...
آی-ویدئو