تماشای ویدئو مسافر خسرو شکیبایی از آی-ویدئو

دم غروب میان حضور خسته اشیا نگاه منتظری حجم وقت را می دید و روی میز هیاهوی چند میوه نوبر به سمت مبهم ادراک مرگ جاری بود و بوی باغچه را ‚ باد روی فرش فراغت نثار حاشیه صاف زندگی می کرد و مثل بادبزن ‚ ذهن ‚ سطح روشن گل را گرفته بود به دست و باد می زد خود را مسافر از اتوبوس پیاده شد
11 آذر 1394
آی-ویدئو