■□■اضافی رو مغزم مث یه تیکه لخته خون■ هه□من کارم دور از هر■ ادمی فقط پرسه بود□ حرف میزدی گوش نمی کردم■میدادم سرتکون□باتو گذشت بدگذشت سه فصلمون■سبزو گرمو زردمون □ولی خب زمستون اومد وقتی رابطمون طلسم بود■خوب اومد □ خوش اومد■ خوشم اومد ترکوند □ سرد شدم■ من خودمم و سعی نکردم فرق کنم □فقط یادم رفت ادم هست به اندازه ی کافی دورم و محمد واقعا رفت □تو کتت نمی ره ■فاجعست □ که بازم کاری نشد بکنی■ یادت نمیره■
آی-ویدئو