چون صید بدام تو به هر لحظه شکارم................ای طرفه نگارم
از دوری صیاد دگر تاب ندارم.........................رفته ست قرارم
چون آهوی گمگشته به هر گوشه دوانم...............رهایی نتوانم
تا دام در آغوش نگیرم نگرانم.........................وای از دل زارم
از ناوک مژگان چو دو صد تیر پرانی...............بر دل بنشانی
چون پرتو خورشید اگر رو بکشانی.................وای از شب تارم
در بند و گرفتار بر آن سلسله مویم...
از دیده ره کوی تو با عشق بشویم...
با حال نزارم
برخیز که داد از من بیچاره ستانی
بنش
آی-ویدئو