پشتِ بید از گریه همچون خُم شکست ... رشتهی صبرم به مقراض غمت ببریده شد استاد ...
در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
شبنشین کوی سربازان و رندانم چو شمع
روز و شب خوابم نمیآید به چشم غمپرست
بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع
رشتهی صبرم به مقراض غمت ببریدهشد
همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع
آی-ویدئو