یکی توی آینه بهم زل زده
که انگار یه جا دیدمش قبل از این
زمستون تو موهاش زود اومده
جدا مونده پاهاش از رو زمین
دوتا دست از جنس یخ داره و جای قلب یه زخم رو سینشه
اونم مثه من وقتی اسمت میاد
محاله که چشماش ابری نشه
از اون روز برفی که راهی شدی
کسی نیست که نقشت رو بازی کنه
یه مرد غریبه نمیتونه که
تورو واسه من صحنه سازی کنه
خودم از خودم تویه جنگی که نیست
دوباره شکست بدی میخورم
ببین بی تو با عشق دشمن شدم
دارم بی تو از زندگی میبرم
آی-ویدئو