ترسم که به پایان رسد عمرو تو نیایی
tarsam ke be payan resad omro to nayayi
از داغ جدایی جگرم سوخت، کجایی ؟!
az dagh jodaei jegaram sokht kojayi
بخت من سرگشته گره خورده به مویت
وقت است دگر حلقه ی گیسو بگشایی
من ماهی دلتنگم و چشمان تو دریاست
زندانی دریای تو را نیست رهایی
ما آینه گشتیم که حیران تو باشیم
مشکن دل این، آینه با سنگ جدایی
آی-ویدئو