جوان! به شیشهی قلیان من گلاب بریز/
بجای چای، به لیوان من شراب بریز/
«جهان و هرچه درو هست سهل و مختصر است»/
جهان و هرچه درو هست را بر آب بریز/
درون پیکرم این شعله، شعلهی عشق است/
به روی آتشم، ای جان! شراب ناب بریز/
نگو بس است؛ بهجان تو حالمان خوب است/
کمی دوباره از آن آتش مذاب بریز/
در این هوای دوسیب و گل و غزل ما را/
- تو را بهجان عزیزت - نکن خراب؛ بریز...
آی-ویدئو