ترانه و آهنگ : فضل الله توکل
صفای زنده بودن ، طراوت غروره
بنفش و سبز آبی ، سپیده هر بلوره
غبار روزگاران ، تن صبور و خسته
فریاد از این شکستن ، پشت درای بسته
پشت درهای بسته
با هر جرقه سوختم ، با هرشکسته ساختم
عمر عزیز رو باختم و دانستم و باختم
دانستم و باختم
هر دشمنی رفیق شد ، هر گمرهی شفیق شد
هر سنگ سخت خاره ای ، همسایه با عقیق شد
همسایه با عقیق شد
هر آتشی نگاه جان سوز، هر آه سرد خانمان سوز...
آی-ویدئو