غزل از استاد سخن؛ سعدی شیرازی/...شب فراق که داند که تا سحر چند است/مگر کسی که به زندان عشق دربند است/گرفتم از غم دل راه بوستان گیرم/کـــــدام ســـــرو به بـــالای دوســـت مانــنـــد است/قسم به جان تو گفتن طریق عزت نیست/به خاک پای تو وان هم عظیم سوگند است/که با شکستن پیمان و برگرفتن دل/هنــــــوز دیـــــــده به دیـــــدارت آرزومنـــد است...
آی-ویدئو