چرخ صنعت به گردش فتد/ با سرانگشت زحمتکشان
پس چرا خود نگیرد ثمر / کارگر، کارگر، کارگر
بازوان توانای ما / برکند رسم استثمار
کی بود ترسمان از خطر
کارگر، کارگر، کارگر
شب سیاه بردگی گذشت / طلیعه آزادی دمید
کنون بباید با توان خویش، ز سلطه سرمایه دار رهید
نمی کنیم، نمی کنیم / به غیراز این، به غیر از این / به زندگانی کار دیگری
قسم به دست پینه بسته ها
نمی رویم جز راه سوسیالیسم
کنون زجای ای برزگر به پیش
کنون بپا ای کارگر به پیش
که بر کنیم، که برکنیم
به اتحاد، به اتحاد / ز بیخ و بن کاخ ستمگری
آی-ویدئو