هر کجا که حرف جان است با من میزنی / یا مگو چیزی و یا گیسو پریشان میکنم بعد عمری آمدی و حرف رفتن می زنی / حیف جای مادرم خالیست ورنه ای پدر شک ندارم راه مسجد رفتنت را می گرفت / چادرش را بر کمر می بست و بین کوچه ها پا برهنه می دوید و دامنت را می گرفت / حیف جای مادم خالیست ورنه ای پدر گیسویش را بر زمین می ریخت پیش پای تو / ناله از دل میکشید و باز مثل پشت در پهلوی خود را سپر می کرد امشب جای تو / ای غریب کوچه ها ای حیدر بی فاطمه مادر زهرا برای تو همیشه کوه بود / در میان کوچه بین چهل نفر آن روز هم مادر از پای نمی
آی-ویدئو