بویونگ با عجله پیش جومونگ میره تا قضیه ملاقات یونگ پو و دوچی را خبر بده
-یونگ پو شناختت؟-بله-میدونه من اینجا هستم؟-الان نه اما اگه با دوچی بمونه به زودی متوجه میشه-خیلی خوب، فهمیدم،نگران نباش،لطفا شما برگردید.. بویونگ،تو به خاطر من خیلی رنج کشیدی، یه روزی همه محبتاتو جبران میکنم-خواهش میکنم اینطوری صحبت نکنید و.......سوسونو اونا رو میبینه.
آی-ویدئو