شرح شمس ج 37:"ای جان و قوام..." استاد حاجی بلند
غزل 115
ای جان و قوام جمله جان ها
پر بخش و روان کن روان ها
با تو ز زیان چه باک داریم
ای سودکن همه زیان ها
فریاد ز تیرهای غمزه
وز ابروهای چون کمان ها
در لعل بتان شکر نهادی
بگشاده به طمع آن دهان ها
ای داده به دست ما کلیدی
بگشاده بدان در جهان ها
گر زانک نه در میان مایی
برجسته چراست این میان ها
ور نیست شراب بی نشانیت
پس شاهد چیست این نشان
آی-ویدئو