هردم عصرپاییزه محمدرضاهدایتی
از این، فکرای آشفته / ازاینحالی که من دارم
از این ، لبخند مصنوعی / که میسوزونه ، بیزارم!
از اینکه، لِه بشم هر روز /با این ،حرفای تکراری
از این که، از تو میپرسم / هنوزم ،دوستم داری؟!
از این، مردی که میخنده/ ولی از گریه لبریزِ
از این ،روزای تکراری / که هر دم عصرِ پاییزه
دلم میخواد که برگردم / به قبل از ، بودن با تو
یا روزی رو ببینم که / تو پس میگیری ،حرفاتو!
آی-ویدئو