یکبار هم از «روایت فتح» به خانه ما آمدند و گفتند حاج خانم! چه خواسته ای از دولت داری؟ گفتم من که بچه هایم را نداد ه ام که خواسته ای بگیرم. فقط دیدار با رهبری به دلمان ماند!
دو سه ماه گذشت. آن ها دوباره آمدند و گفتند که با شنیدن حرفت، خیلی دلمان سوخت. آمد ه ایم که با ماشین خودمان شما را پیش رهبر ببریم.
آی-ویدئو