امشب از داغی دوباره چشم ایران روشن است
یوسفی رفته است ،آری وضع کنعان، روشن است
گرچه در بزم حماسه ، هیچ جای گریه نیست
در هجوم شعله ها، تکلیف باران، روشن است
کی میان ابرهای تیره پنهان می شود؟
آسمان ما که با خون شهیدان ،روشن است
مصطفی هم رفت، آری! او هم اینجایی نبود
مردهای مرد را آغاز و پایان ، روشن است
آی-ویدئو