بین آن همه خَش و خار
گل یکدانه تو بودی
بین آن همه دیوانه
مظهر فرهنگ تو بودی
چه بد جایی فرو افتاد
فصل زندگی یک گل
بعد تو گل ها روئیدند
یک به یک از شمیم تو
تو مثل هیچ کس نبودی
حتی مثل یک فرشته
مهربان بودی و آرام
و آنچه خدا نوشته
دُخت تو فاطمه نام داشت
او که از او عشق بال داشت
دوست تو مرد نکوکار
مردِ مردانِ فداکار
دین تو یکتا پرستی
آئین خدا پرستی
چشم تو چشم خدابین
چشمه ی نور جهان بین
دست ..
آی-ویدئو