تماشای ویدئو قصه پیامبر حضرت عزیر از آی-ویدئو

حضرت عزیر برای سفری به بیرون از شهر میره که در بین راه به قریه ای خرابه می رسه که استخوان های پوسیده انسان ها رو می بینه با خدا میگه خدایا تو چگونه این ها رو در روز قیامت زنده می کنی در همین فکر بوده که به غاری می رسه و خوابش می گیره و ملکه ای نازل میشه میگه تو چند وقت در خواب بودی حضرت عزیر میگه شاید یک روز فرشته میگه تو 100 سال در خواب بودی و خداوند زنده می کند الاغش را در جلو چشمش و بقیه داستان
4 مهر 1394
آی-ویدئو