نیم دقیقه مونده به گلوله بود که یه آهو لب رودخونه رسید
سر بلند کردو واسه یه ثانیه پیرهن نرم نسیم و بو کشید
از تو بیشه ی کنار رودخونه صدای خشک گلن گدن شنید
خواست فرار کنه یهو که بی هوا خودشو تو آینه ی رودخونه دید
نیم دقیقه مونده به گلوله بود اما اون عاشق عکسش شده بود
مثل یک مجسمه وایساده بود بی هراس و بی خیال کنار رود
تلفن تماس جهت آموزش، مشاوره و سفارشات آهنگسازی : 09124444204
آی-ویدئو