دوش رفتم به در میکده خواب آلوده، خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده، آمد افسوس کنان مغبچه باده فروش، گفت بیدار شو ای ره رو خواب آلوده، شست و شویی کن و آن گه به خرابات خرام، تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده، به هوای لب شیرین پسران چند کنی، جوهر روح به یاقوت مذاب آلوده!
آی-ویدئو