شهر غارت شده از حمله ی چنگیز منم
سوز افتاده به هر شعر غم انگیز منم
خبر بیکسی ام را همه جا پخش کنید
آنکه با خاطره ها مانده گلاویز منم
فصل من فصل خزان، سهم دلم ویرانی
آن بهاری که شده طعمه ی پاییز منم
مدتی هست که در خود گره ای کور شدم
حسرت خنده به یک صبح دل انگیز منم
چه کنم سایه ی من پیرتر از من شده است
صبر من طاق شده کاسه ی سرریز منم
هرکسی آمده زخمی به دل من زد ورفت
آی-ویدئو