هزار سال پیش، شبی که ابرِ اختران دور دست، میگذشت از فراز بام من، صدایم کرد، چه آشناست این صدا، همان که از زمان گاهواره میشنیدمش، همان که از درون من صدایم میکند؛ هزار سال میان جنگل ستاره ها، پی تو گشته ام، ستاره ای نگفت، کز این سرای بی کسی، کسی صدایت میکند؟ هنوز دیر نیست، هنوز صبر من به قامت بلند آرزوست، عزیز همزبان، تو در کدام کهکشان نشسته ای؟! همزاد، امیر هوشنگ ابتهاج، #سایه
آی-ویدئو