یکایک سر شکست آن روز، اما عهد و پیمان نه!
غم دین بود در اندیشه ی مردم، غم نان نه!
کبوترهای گوهرشاد بودیم و صدای تیر
پریشان کرد جمع یکدل ما را ، پشیمان نه!
سراسر، صحن از فوج کبوترها چنان پر شد
که چندین بار خالی شد خشاب آن روز و میدان نه!
یکی فریاد می زد شرمتان باد آی دژخیمان
به سمت ما بیاندازید تیر، اما به ایوان نه!
دیانت بر سیاست چیره شد، آری جهان فهمید
رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه!
(شاعر محمد حسین ملکیان)
آی-ویدئو