با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
تا عقل و فضل بینی بی معرفت نشینی
یک نکته ات بگویم خود را مبین که رستی
در آستان جانان از آسمان نیندیش
که از اوج سربلندی افتی به خاک پستی...
عاشق شو ارنه روزی کار جهان سرآید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی :)
عشقت به دست طوفان خواهد سپردن ای جان
چون برق از این کشاکش پنداشتی که رستی
آی-ویدئو