گم شده ام،،،
گم شده ام در میان لابیرنت خیال،،، فاصله ها را می دوم،،، صدایی نیست جز تکرار سنفونی بی میزان گامهایم،،، و می دوم...
می دوم تا انهدام انتظار...تا عمق استحاله ی باور،،،
دیگر چتر نمی گشایم...
می خواهم لمس انگشتان باران را بر اندام لحظه های باقیمانده ی عمرم همچون یاسهای عریان سفید، بی ترس از توهم بودن، در خلوت حضور حجم ثانیه ها...
#وحیده_ایلواری
#باران
#شعر
#دکلمه
#خوانش
#شاعر
آی-ویدئو