بعد تو راه دارن درباره تمرین حرف میزنن و میخوان جایی که تمرین میکنن رو به جیسونمعرفی کنن که جیسون میگه من میدونم کجاست پیل سوک میگه از کجا میدونی که جیسون میگه بعد اینکه رفتیم کاروئیک چون حوصلم سر رفته بود دنبالت اومدم که هایمی میگه ظاهرن شما رابطه ی نزدیکی باهم دارید که پیل سوک میگه نه بعد سامدونگ میبینه که جای تمرینشون رو بستن واسه همین زنگ میزنن به اقای کانگ اقای کانگ هم داره با اون طلبکاره حرف میزنه و قرضشو میده که اونم میگه چرا دیر میدی ااین حتیاز سود بانک هم کمتره همونموقع تلفنش زنگ میزنه که سامدونگ م
آی-ویدئو