http://parkgunhyung37.blogfa.com/
برای خلاصه به وبلاگم مراجعه کنید
همه دارن دنبال گوانگ هه می گردن که جونگی صدا سربازها رو می شنوه که دارن می گن سرورم .می ترسه و می پرسه شما واقعا شاهزاده هستین .گوانگ هه هم می خنده و شروع می کنه به فریاد زدن که مان اینجام اینجا رو ببینید.همین موقع جونگی می ترسه با یه چوب محکم می زنه تو سر شاهزاده گوانگ هه و اون رو بیهوش میکنه از طرفی شاهزاده ایم هه برادر بزگتر گوانگ هه به یه تله برخورد میکنه و از اسب میفته پایین همه سربازها حواسشون پرت میشه و ته دو ....
آی-ویدئو