ارباب یی (ارباب یوم جانگ) نمیتونه بی تفاوت باشه. یوم جانگ را از بچگی بزرگ کرده بود و حکم پسرشو داشت.از بانو جمی درخواست میکنه برای تجارت به کمپ یی سان بیاد و یوم جانگ را آزاد کنه.بانو جمی یوم جانگ را آزاد میکنه ولی در عوض از یوم جانگ یه خواسته داره؛گنگ بک را بکشه(گنگ خیلی مواقع بانو جمی را تحقیر کرده بود برای همین دشمنش شده بود.)
آی-ویدئو