با تو نگفته بودم از گریه های هر شب
عشقت نشسته بر دل جانم رسیده بر لب
جانم رسیده بر لب
من بی تو سرگردان من بی تو حیرانم
شرحی ز گیسویت حاله پریشانم
بی تابم این شب ها بی خوابم ای رویا
از تو چه پنهان من گم کرده ام خود را
پیدایم کن شیدایم کن
آزادم کن از این سکوته بی پروا
پیدایم کن شیدایم کن
آزادم کن از این سکوته بی پروا
بی تابم این شب ها بی خوابم ای رویا
از تو چه پنهان من گم کرده ام خود را
چشمی بگشا بشکن شب را
تا باتو بگذرم از این همه غوغا
پیدایم کن شیدایم کن
آزادم کن از این سکوته بی پروا
پیدایم کن شیدایم کن
آی-ویدئو