سودای تو در جوی جان چون آب حیوان می رود
آب حیات از عشق تو در جوی جویان می رود
عالم پر از حمد و ثنا از طوطیان آشنا
مرغ دلم بر می پرد چون ذکر مرغان می رود
بر ذکر ایشان جان دهم جان را خوش و خندان دهم
جان چون نخندد چون ز تن در لطف جانان می رود
هر مرغ جان چون فاخته در عشق طوقی ساخته
چون من قفس پرداخته سوی سلیمان می رود
از جان هر سبحانیی هر دم یکی روحانیی
مست و خراب و فانیی تا عرش سبحان می رود
آی-ویدئو