تماشای ویدئو Ahmad Shamloo احمد شاملو روزگار غریبی است نازنین از آی-ویدئو

چکامه ای اشنا از شادروان احمد شاملو با صدای نافذ خود ایشان دهانت را می بویند مبادا گفته باشی دوستت می دارم دلت را می بویند روزگار غریبی است نازنین ... و عشق را کنار تیرک راه بند تازیانه می زنند عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد ... در این بن بست کج و پیچ سرما آتش را به سوخت بار سرود و شعر فروزان می دارند به اندیشیدن خطر مکن روزگار غریبی است نازنین آنکه بر در می کوبد شباهنگام به کشتن چراغ آمده است نور را در پستوی خانه نهان باید کرد آنک قصابان اند بر گذرگاهها مستقر با کنده و ساتوری خون آلود
15 دی 1396
آی-ویدئو