راوی داستان فرد بی نام مجنونی است که پیرمردی را به خاطر نفرت از چشم لاشخورمانند او با آرامش تمام به قتل می رساند و جسد او را در زیر تخته های کف اتاق پنهان، ولی احساس می کند که ضربان قلب او را، که هر لحظه بلندتر می شود، می شنود. این صدا که او را به مرز دیوانگی کشانده است سبب می شود تا خود را لو دهد.قلب رازگو به عنوان یک اثر کلاسیک در سبک ادبیات گوتیک و یکی از معروفترین داستان های کوتاه ادگار آلن
آی-ویدئو