باده بده ساقیا، ولی ز خُمِّ غدیر
چنگ بزن مطربا ، ولی به یاد امیر
تو نیز ای چرخ پیر، بیا ز بالا به زیر
دادِ مسرّت بده ساغر عشرت بگیر
بلبل نطقم چنان قافیه پرداز شد
که زهره در آسمان، به نغمه دمساز شد
محیط کون و مکان دائره ی ساز شد
سَروَر روحانیان هو العَلیُّ الکبیر
نسیم رحمت وزید دهر کهن شد جوان
نهال حکمت دمید، پر ز گل ارغوان
مسند حشمت رسید، به خسروِ خسروان
حجــــاب ظلمت درید، ز آفتاب منیر
وادی خم غدیر منطقه ی نور شد
یا ز کف عقل پیر تجلی طور شد
یا که بَیانی خطیر ز سرّ مستور شد
یا شده در یک سریر، قِران شاه و وز
آی-ویدئو