تماشای ویدئو ‏غزلی حضرت مولانا هیچ می دانی چه می گوید رباب از آی-ویدئو

هیچ می دانی چه می گوید رباب ز اشک چشم و از جگرهای کباب پوستی ام دور مانده من ز گوشت چون ننالم در فراق و در عذاب چوب هم گوید بدم من شاخ سبز زین من بشکست و بدرید آن رکاب ما غریبان فراقیم ای شهان بشنوید از ما الی الله المأب هم ز حق رستیم اول در جهان هم بدو وا می رویم از انقلاب بانگ ما همچون جرس در کاروان یا چو رعدی وقت سیران سحاب ای مسافر دل منه بر منزلی که شوی خسته به گاه اجتذاب زانک از بسیار منزل رفته ای تو ز نطفه تا به هنگام شباب سهل گیرش تا به سهلی وارهی هم دهی آسان و هم یا
18 شهریور 1396
آی-ویدئو