خلاصه: یه پسره به اسم رادمان دکترای مدیریتشو از پاریس میگیره و برمیگرده ایران. باباش فوت شده و اون مرد خونست. میاد و چون یه نخبه بوده یه شرکت خیلی خیلی بزرگ جذبش میکنه. حالا رییس شرکت، کارمندای مهمو توی خونش جمع میکنه و رادمان جزو همون کارمندای مهمه… میره به اون خونه و با دختر اون خونه به اسم طناز که دختری مغرور و فوق العاده سرد بوده آشنا میشه.
www.romankhone.ir
آی-ویدئو