سال گذشته روی عزیزی كار میكردم كه در تلاش برای ورود به دانشگاه بود و به اصطلاح ایرانی پشت كنكوری بود و برای رسیدن به رشته مورد علاقه و دانشگاه مورد نظرش سالها تلاش كرده بود و حالا كه زمان برداشت نتیجه و ثمره ی چندین سال تلاشش بود، اضطراب و نگرانیهای مداوم خصوصا در زمان امتحان انقدر شدید شده بود كه به هیچ وجه نمیتوانست تمام توانایی و دانسته هایش را بكار بگیرد.
این اضطراب و ترسٍ از نشد ها و نرسیدن ها، ترس از شكست در مسیر پر تلاطم موفقیت معمولا مشكلی است كه ما را در نیمه ی راه رسیدن به هدف گیر میاندازد و نمیگ
آی-ویدئو