من یکی که با این شعر تو بچگیم خیلی خاطره دارم. وقتی می رفتیم دبستان آقای ناظم گیر می داد که باید تا فردا موهاتونو از نه بزنین وگرنه راتون نمی دیم و پرونده تونو می دیم دستتونو از این حرفا. بعد که می رفتیم با ماشین نمره 4 کله مونو می زدیم بچه های مدرسه و محل و خلاصه هر کی آشنا بود با خوندن این شعر یه جورایی بهمون متلک می نداختن و خلاصه کفری مون می کردن. ولی الان می بینم اون موقع چه لذتایی داشتیم...
آی-ویدئو