بگو حافظ دل خسته ز شیراز بیاید / بنویسد که هنوزم که هنوز چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است / چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیده است / دل عشق ترک خورد / گل زخم نمک خورد / زمین مرد زمان بر سر دوشش غم و اندوه / به اندوه فقط برد فقط برد و زمین مرد خوالش / خداوند گواهش دلم چشم به راهش / و در حسرت یک پلک نگاه است / ولی حیف نصیبم فقط آه است / همین آه خدایا برسد کاش بجا . . . / هو علی حیدر مدد . . . / کار ولایت علی شیعه سازی بود / شیعه او را به ملک سر فرازی بود / نماز بی ولای او بی نمازی بود / وضوی آن قسم به حق آ
آی-ویدئو