دکلمه:ف.تیزابی|...خرم آن روز کز این منزل ویران بروم/راحت جان طلبم و از پی جانان بروم/گر چه دانم که به جایی نبرد راه غریب/من به بوی سر آن زلف پریشان بروم/دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت/رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم/چون صبا با تن بیمار و دل بی طاقت/به هواداری آن سرو خرامان بروم/.../نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی/تا در میکده شادان و غزل خوان بروم...(حافظ - لِسانُ الغیب)
آی-ویدئو