سجاده روی ماه بینداز(4) اشعار منصور خورشیدی با گویش اصغر معینی
فراسوی حضور
**
رگان ویران
عصاره ی وقت
عضله های بی تاب
هلاک نفس ها
جان و جوانه ها
میان علف و آب های قدیمی
خیمه بر ترس می زنند
تا سینه سیب را
عصیان گناه را
بی نصیب از
شکوفه کند
هستی دیگری
پنهان در
سینه ها بروید
منصور خورشیدی
آی-ویدئو