همیشه خسته از روزای برفی
عشق پریشون شده ی دو حرفی
گفته بودم اگه دلت گرفتس
کنج دلم جا واسه ی دلت هست
شاید دلت خواستُ پاهات نیومد
یا شایدم دلت باهات نیومد
هرچی که بود بذار که گفته باشم
هرجا که هست دلت منم باهاشم
دلم می گیره از هوای ابری
میام میشینم بغلِ یه قبری
یهو دلم از همه چی سیر میشه
اشکام ازین چشا سرازیر میشه
نه می تونم مرگو باور کنم
نه می تونم دوریتُ از بر کنم
دست خودم نیست، غمِ خزونه
می خوام که لااقل دلت بدونِ
غمگین تر از غروبم
عاشق تر از ستاره
عکست به غیره حسرت
هیچی واسم نداره
در
آی-ویدئو