متن ترانه ی سیانور با صدای محمد معتمدی: بر تو و آن خاطر آسوده سوگند بر تو ای چشم گنه آلوده سوگند بر آن لبخند جادویی بر آن سیمای روشن که از چشمان تو افتاده آتش بر هستی من آه، آتش بر هستی من عمری هر شب در رهگذارت مانده ام چشم انتظارت شاید یک شب بیایی دردا تنهای تنها بگذشته بی تو شب ها در حسرت و جدایی عاشقی گم کرده ره بی آشیانم مانده بر آتشی از کاروانم زین پس محزون و خاموشم عشقت خاکسترم کرد در دست با
آی-ویدئو