یه چند وقتیه که دورمن خلوته حالا داشت موند باهمین یه ورقه که قلم میرقصه روش اینه هو جمیله همه نمک نشناسین عیبتون همینه اشتب ازمنه که دستو تا ارنج عسل کردم هارشدین اره... قیدشو زدم بیخیاله رفیق دوس میشه بات یه زیقی جایه شیر بگذریم دله ما پرتراز ایناست یه الافیم توشهر تاشب دودو سیگار.............
آی-ویدئو