تنتنه ام کن می پیچد تنتنه ات در گنبد دوارم
کاشی مسجد جامع گنبد شعری می خواند ار اشعارم
ذکر تو از هرسو جاری شد لب قمری شد لب قاری شد
لب گرم قناری کاری شد از حلقم چهچهه می بارم
یا ربّ و بنا معماری شد تا گنبد دل دوّاری شد
با ذکر تو هرجا کاری شد من عاشق آنجا آن کارم
آی-ویدئو